معنی فارسی elderling
B1پیرزاده، موجودی جوان در افسانهها که معمولاً ویژگیها و خصوصیات منحصر به فردی دارد.
A young elf or magical being; often depicted in fantasy literature.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پیرزاده یک الف جوان در داستان است.
مثال:
An elderling is a young elf in the story.
معنی(example):
در افسانهها، پیرزادهها دارای تواناییهای منحصر به فردی هستند.
مثال:
In folklore, elderlings possess unique abilities.
معنی فارسی کلمه elderling
:
پیرزاده، موجودی جوان در افسانهها که معمولاً ویژگیها و خصوصیات منحصر به فردی دارد.