معنی فارسی elderliness
B2پیری، سن بالا و ویژگیهای مرتبط با آن مانند حکمت و تجارب زندگی.
The state of being old; advanced age characterized by the accumulation of wisdom and life experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
پیری معمولاً با حکمت و تجربه همراه است.
مثال:
Elderliness often brings wisdom and experience.
معنی(example):
برخی فرهنگها به شدت به پیری احترام میگذارند.
مثال:
Some cultures respect elderliness deeply.
معنی فارسی کلمه elderliness
:
پیری، سن بالا و ویژگیهای مرتبط با آن مانند حکمت و تجارب زندگی.