معنی فارسی electrobiologically
B1به طور مربوط به الکتروبیولوژی؛ بررسی تأثیرات الکتریکی در زمینههای زیستی.
In a way that relates to the study of electrobiology.
- ADVERB
example
معنی(example):
او تأثیر داروها را بهطور الکتروبیولوژیکی مطالعه کرد.
مثال:
He studied the effects of drugs electrobiologically.
معنی(example):
فرایند بهطور الکتروبیولوژیکی برای درک بهتر تحلیل شد.
مثال:
The process was analyzed electrobiologically for better understanding.
معنی فارسی کلمه electrobiologically
:
به طور مربوط به الکتروبیولوژی؛ بررسی تأثیرات الکتریکی در زمینههای زیستی.