معنی فارسی electroculture
B1رشته یا تکنیکهایی که از میدانهای الکتریکی برای تأثیرگذاری بر رشد گیاهان و محصولات کشاورزی استفاده میکنند.
The practice of using electrical fields to enhance agricultural productivity and growth.
- NOUN
example
معنی(example):
الکتروکالچر شامل استفاده از میدانهای الکتریکی برای بهبود رشد گیاهان است.
مثال:
Electroculture involves using electrical fields to improve plant growth.
معنی(example):
زنان کشاورز الکتروکالچر را به عنوان روشی برای افزایش برداشت محصولات بررسی میکنند.
مثال:
Farmers are exploring electroculture as a method to boost crop yields.
معنی فارسی کلمه electroculture
:
رشته یا تکنیکهایی که از میدانهای الکتریکی برای تأثیرگذاری بر رشد گیاهان و محصولات کشاورزی استفاده میکنند.