معنی فارسی electrocutions
B1قربانی شدن به دلیل تماس با جریان برق، معمولاً ناشی از بی احتیاطی یا نقص فنی.
Injury or death caused by electric shock, often due to improper handling or technical failure.
- noun
noun
معنی(noun):
The accidental death or suicide by electric shock.
معنی(noun):
Deliberate execution by electric shock, usually involving an electric chair.
معنی(noun):
A severe electric shock, whether fatal or not.
example
معنی(example):
الکتروکشن‌ها معمولاً ناشی از رفتار نادرست با تجهیزات الکتریکی هستند.
مثال:
Electrocutions often result from mishandling electrical equipment.
معنی(example):
اقدامات ایمنی می‌توانند به جلوگیری از الکتروکشن‌ها در محیط‌های کاری کمک کنند.
مثال:
Safety measures can help prevent electrocutions in workplaces.
معنی فارسی کلمه electrocutions
:
قربانی شدن به دلیل تماس با جریان برق، معمولاً ناشی از بی احتیاطی یا نقص فنی.
