معنی فارسی elegancies

B2

موارد یا اموری که نشان‌دهنده زیبایی و لطافت هستند.

Items or matters that represent elegance; accessories representing sophistication.

example
معنی(example):

میز با تمام زیبایی‌ها برای مهمانی شام چیده شده بود.

مثال:

The table was set with all the elegancies for the dinner party.

معنی(example):

این رویداد پر از زیبایی‌های جامعه عالی بود.

مثال:

The event was filled with the elegancies of high society.

معنی فارسی کلمه elegancies

: معنی elegancies به فارسی

موارد یا اموری که نشان‌دهنده زیبایی و لطافت هستند.