معنی فارسی eleemosynariness

B1

کیفیت یا حالت بخیل بودن، شور و اشتیاق به کمک به نیازمندان.

The quality or state of being charitable or generous.

example
معنی(example):

بخیل بودن عمل‌های او دیگران را تحت تاثیر قرار داد.

مثال:

The eleemosynariness of her actions inspired others.

معنی(example):

ما از بخشندگی که در طول جمع‌آوری کمک‌ها نشان داده شد، قدردانی کردیم.

مثال:

We admired the eleemosynariness shown during the fundraiser.

معنی فارسی کلمه eleemosynariness

: معنی eleemosynariness به فارسی

کیفیت یا حالت بخیل بودن، شور و اشتیاق به کمک به نیازمندان.