معنی فارسی elementalistically

B2

به روشی که ارتباطات و ویژگی‌های عناصر طبیعی را بیابد و به نمایش بگذارد، اشاره دارد.

In a manner that emphasizes elemental characteristics or qualities.

example
معنی(example):

هنرمند ایده‌های خود را به صورت عنصرشناسانه از طریق رنگ‌های زنده بیان کرد.

مثال:

The artist expressed her ideas elementalistically through vibrant colors.

معنی(example):

داستان به صورت عنصرشناسانه روایت شد و اهمیت طبیعت را برجسته کرد.

مثال:

The story was told elementalistically, highlighting the importance of nature.

معنی فارسی کلمه elementalistically

: معنی elementalistically به فارسی

به روشی که ارتباطات و ویژگی‌های عناصر طبیعی را بیابد و به نمایش بگذارد، اشاره دارد.