معنی فارسی elementalize

B2

عنصرسازی به عمل تبدیل کردن مواد به فرم‌های بنیادی و کلیدی آن‌ها اشاره دارد.

To simplify or reduce something to its elemental or basic forms.

example
معنی(example):

دانشمند قصد داشت ترکیب را برای استفاده آسان‌تر عناصر کند.

مثال:

The scientist aimed to elementalize the compound for easier usage.

معنی(example):

برای عنصرسازی مواد، او آن‌ها را به اشکال پایه‌شان تقسیم کرد.

مثال:

To elementalize the ingredients, she broke them down into their basic forms.

معنی فارسی کلمه elementalize

: معنی elementalize به فارسی

عنصرسازی به عمل تبدیل کردن مواد به فرم‌های بنیادی و کلیدی آن‌ها اشاره دارد.