معنی فارسی elfenfolk

B1

مردم الف‌ها، موجودات افسانه‌ای با فرهنگی خاص که به طبیعت و زیبایی‌ها وابسته‌اند.

A mythical or fictional race of beings known as elves, often associated with nature.

example
معنی(example):

مردم الف‌ها زیر نور ماه رقصیدند.

مثال:

The elfenfolk danced under the moonlight.

معنی(example):

داستان‌های مربوط به مردم الف‌ها معمولاً مضامین طبیعت را به همراه دارد.

مثال:

Stories about elfenfolk often carry themes of nature.

معنی فارسی کلمه elfenfolk

: معنی elfenfolk به فارسی

مردم الف‌ها، موجودات افسانه‌ای با فرهنگی خاص که به طبیعت و زیبایی‌ها وابسته‌اند.