معنی فارسی elflike
B1به ویژگیها یا صفاتی اشاره دارد که به الفها شباهت دارد؛ معمولاً مربوط به زیبایی یا شیطنت.
Having characteristics or qualities that resemble those of an elf; typically charming or mischievous.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او ویژگیهای الفی داشت، با گوشهای نوکتیز و لبخندی بازیگوش.
مثال:
She had elf-like features, with pointed ears and a playful smile.
معنی(example):
این موجود کوچک بود و ظاهری الفی داشت که به جذابیت آن افزوده بود.
مثال:
The creature was small and had an elf-like appearance, adding to its charm.
معنی فارسی کلمه elflike
:
به ویژگیها یا صفاتی اشاره دارد که به الفها شباهت دارد؛ معمولاً مربوط به زیبایی یا شیطنت.