معنی فارسی elinguating

B1

الینگوات کردن، عمل پیوند زدن یا مرتبط کردن فرهنگ‌ها یا ایده‌ها.

The act of linking or connecting cultures or ideas.

example
معنی(example):

آنها در حال الینگوات کردن بیان‌های فرهنگی مختلف هستند.

مثال:

They are elinguating various cultural expressions.

معنی(example):

ابتکار ما در حال الینگوات کردن دیدگاه‌های مختلف است.

مثال:

Our initiative is elinguating different perspectives.

معنی فارسی کلمه elinguating

: معنی elinguating به فارسی

الینگوات کردن، عمل پیوند زدن یا مرتبط کردن فرهنگ‌ها یا ایده‌ها.