معنی فارسی eloigner

B1

دورکننده، به کسی یا چیزی اشاره دارد که در حال دور کردن چیزی است.

One who distances or removes something from a location.

example
معنی(example):

باغبان تصمیم گرفت گیاهان را از مسیر دور کند.

مثال:

The gardener decided to eloigner the plants from the path.

معنی(example):

ما نیاز داریم مبلمان را در زمان تمیز کردن اتاق دور کنیم.

مثال:

We need to eloigner the furniture when cleaning the room.

معنی فارسی کلمه eloigner

: معنی eloigner به فارسی

دورکننده، به کسی یا چیزی اشاره دارد که در حال دور کردن چیزی است.