معنی فارسی emaciating

B2

لاغر کننده، به محتوای حذف مواد غذایی و تغذیه ناکافی اشاره دارد.

Causing abnormally thin condition, particularly due to lack of nutrition.

example
معنی(example):

اثرات لاغرکننده گرسنگی می‌تواند شدید باشد.

مثال:

The emaciating effects of starvation can be severe.

معنی(example):

فرآیند لاغر شدن چندین هفته ناشی از عدم تامین کافی غذا به طول انجامید.

مثال:

The emaciating process took weeks of inadequate food intake.

معنی فارسی کلمه emaciating

: معنی emaciating به فارسی

لاغر کننده، به محتوای حذف مواد غذایی و تغذیه ناکافی اشاره دارد.