معنی فارسی embale
B1بستهبندی کردن یا آمادهسازی چیزها برای حمل و نقل.
To wrap or package items carefully, typically for moving or giving as gifts.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید وسایل خود را با احتیاط برای جابجایی بستهبندی کنید.
مثال:
You need to embale your belongings carefully for the move.
معنی(example):
هدایا را بهخوبی برای مهمانی بستهبندی کنید.
مثال:
Embale the gifts nicely for the party.
معنی فارسی کلمه embale
:
بستهبندی کردن یا آمادهسازی چیزها برای حمل و نقل.