معنی فارسی embitterments
B1دلسردیها به وقایع یا تجربیاتی اشاره دارند که موجب احساس تلخی و ناامیدی میشوند.
Plural of embitterment; instances or feelings of bitterness or resentment.
- NOUN
example
معنی(example):
زندگی او مملو از دلسردیهای ناشی از تجربیات قبلی بود.
مثال:
Her life was filled with embitterments from past experiences.
معنی(example):
دلسردیهایی که آنها با آن روبرو شدند، شخصیتهایشان را شکل داد.
مثال:
The embitterments they faced shaped their personalities.
معنی فارسی کلمه embitterments
:
دلسردیها به وقایع یا تجربیاتی اشاره دارند که موجب احساس تلخی و ناامیدی میشوند.