معنی فارسی emblement
B1محصولات کشاورزی که کشت شده و معمولاً پس از برداشت قابل جدا شدن هستند.
Crops produced annually, which are considered personal property.
- NOUN
example
معنی(example):
محصولات کشاورز شامل گندم و ذرت بود.
مثال:
The farmer's emblement included wheat and corn.
معنی(example):
محصولات پس از برداشت به عنوان دارایی شخصی در نظر گرفته میشوند.
مثال:
Emblements are considered personal property after harvest.
معنی فارسی کلمه emblement
:
محصولات کشاورزی که کشت شده و معمولاً پس از برداشت قابل جدا شدن هستند.