معنی فارسی emda

B1

ایجاد تغییرات یا تحولات مثبت در زندگی شخصی.

To initiate positive changes or transformations in personal life.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت تغییراتی در سبک زندگی‌اش برای بهبود سلامتی ایجاد کند.

مثال:

He resolved to emda a change in his lifestyle for better health.

معنی(example):

امدا به او اجازه خواهد داد که رفاه خود را به کار ترجیح دهد.

مثال:

Emda will allow her to prioritize her well-being over work.

معنی فارسی کلمه emda

: معنی emda به فارسی

ایجاد تغییرات یا تحولات مثبت در زندگی شخصی.