معنی فارسی emden
B1پیشینه یا زمینه، به ویژه در ادبیات یا هنر.
Background or context, especially in literature or art.
- NOUN
example
معنی(example):
در رمان اخیرش، تم ام دن در سراسر داستان مشهود است.
مثال:
In his latest novel, the theme of emden is prevalent throughout.
معنی(example):
آثار هنری او اغلب به بررسی مفاهیم ام دن و هویت میپردازد.
مثال:
Her artwork often explores the notions of emden and identity.
معنی فارسی کلمه emden
:
پیشینه یا زمینه، به ویژه در ادبیات یا هنر.
