معنی فارسی emergences

B1

ظهور به معنی ظاهر شدن یا بیرون آمدن از مکان یا وضعیتی است و معمولاً به اتفاقات جدید اشاره دارد.

The act of coming into view or becoming apparent.

example
معنی(example):

ظهور ایده‌های جدید می‌تواند یک حوزه را تغییر دهد.

مثال:

The emergences of new ideas can change a field.

معنی(example):

ظهور فناوری‌ها، پیشرفت را تسریع کرده است.

مثال:

The emergences of technologies have accelerated progress.

معنی فارسی کلمه emergences

: معنی emergences به فارسی

ظهور به معنی ظاهر شدن یا بیرون آمدن از مکان یا وضعیتی است و معمولاً به اتفاقات جدید اشاره دارد.