معنی فارسی emergentness

B2

وضعیت یا کیفیتی که به طور ناگهانی یا به سرعت ظاهر می‌شود.

The quality of being emergent; the state of coming into view or existence.

example
معنی(example):

فوریت شرایط نیاز به تصمیم‌گیری سریع داشت.

مثال:

The emergentness of the situation required quick decisions.

معنی(example):

فوریت فناوری‌های جدید می‌تواند بازارها را مختل کند.

مثال:

The emergentness of new technologies can disrupt markets.

معنی فارسی کلمه emergentness

: معنی emergentness به فارسی

وضعیت یا کیفیتی که به طور ناگهانی یا به سرعت ظاهر می‌شود.