معنی فارسی emotiveness
B1کیفیت یا حالت داشتن احساسات یا ایجاد احساسات در دیگران.
The quality of being emotional or capable of arousing emotions.
- NOUN
example
معنی(example):
احساسات شعر بر همه تاثیر گذاشت.
مثال:
The emotiveness of the poem touched everyone.
معنی(example):
احساسات او او را به یک سخنران استثنائی تبدیل کرد.
مثال:
Her emotiveness made her an exceptional speaker.
معنی فارسی کلمه emotiveness
:
کیفیت یا حالت داشتن احساسات یا ایجاد احساسات در دیگران.