معنی فارسی empeople
B1امپیکل به کار بردن افراد یا جذب جمعیت به منظور تقویت یا توسعه یک جامعهمعین است.
To engage or empower individuals in a community for its development.
- VERB
example
معنی(example):
آنها هدف دارند تا جامعه را از طریق برنامههای مختلف امپیکل کنند.
مثال:
They aim to empeople the community through various programs.
معنی(example):
این ابتکار به منظور امپیکل کردن جوانان و سالمندان است.
مثال:
The initiative intends to empeople both young and old.
معنی فارسی کلمه empeople
:
امپیکل به کار بردن افراد یا جذب جمعیت به منظور تقویت یا توسعه یک جامعهمعین است.