معنی فارسی empeoplement
B1امپیکلمت به فرآیند جمع آوری یا ساماندهی افرادی برای یک پروژه یا برنامه اشاره دارد.
The act of organizing or gathering individuals for a project or initiative.
- OTHER
example
معنی(example):
امپیکلمت پروژه برای موفقیت حیاتی است.
مثال:
The empeoplement of the project is essential for success.
معنی(example):
ما باید اطمینان حاصل کنیم که امپیکلمت منابع در برنامه ما انجام شود.
مثال:
We need to ensure the empeoplement of resources in our plan.
معنی فارسی کلمه empeoplement
:
امپیکلمت به فرآیند جمع آوری یا ساماندهی افرادی برای یک پروژه یا برنامه اشاره دارد.