معنی فارسی empeopled

B1

امپیکل شده به معنی پراکنده شدن یا پر شدن یک منطقه با افراد جدید است.

To be populated or inhabited by many individuals or groups.

example
معنی(example):

این روستا اکنون با ساکنان متنوع به خوبی امپیکل شده است.

مثال:

The village is now well empeopled with diverse residents.

معنی(example):

پس از سال‌ها، این منطقه به شدت امپیکل شده است.

مثال:

After years, the area has become densely empeopled.

معنی فارسی کلمه empeopled

: معنی empeopled به فارسی

امپیکل شده به معنی پراکنده شدن یا پر شدن یک منطقه با افراد جدید است.