معنی فارسی emperies
B1امپراتوریها، چندین امپراتوری یا دولت بزرگ تحت رهبری یک امپراتور.
Multiple empires, usually referencing significant historical states.
- NOUN
example
معنی(example):
امپراتوریهای باستانی مطالعه کردن بسیار جالب است.
مثال:
The emperies of ancient times are fascinating to study.
معنی(example):
آرشیو شامل مدارکی از امپراتوریهای مختلف در طول تاریخ بود.
مثال:
The archives contained records of various emperies throughout history.
معنی فارسی کلمه emperies
:
امپراتوریها، چندین امپراتوری یا دولت بزرگ تحت رهبری یک امپراتور.