معنی فارسی emusive
B2اموسیف، توصیف حالتی از هنر یا بیان که به نوعی پر از احساس و کشش است.
Characterized by expressing or conveying emotions or feelings, often in an artistic context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نقاشی اموسیف نور را به طرز زیبایی به تصویر کشید.
مثال:
The emusive painting captured the light beautifully.
معنی(example):
کلمات اموسیف او توجه مخاطبان را جلب کرد.
مثال:
Her emusive words drew the audience's attention.
معنی فارسی کلمه emusive
:
اموسیف، توصیف حالتی از هنر یا بیان که به نوعی پر از احساس و کشش است.