معنی فارسی enactable
B1قابل اجرا، اشاره به قوانینی یا پیشنهاداتی که به راحتی قابل به کارگیری هستند.
Capable of being enacted; suitable for actual implementation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این قانون به شدت قابل اجرا است و پیادهسازی آن آسان است.
مثال:
The law is highly enactable, making it easy to implement.
معنی(example):
پیشنهادات آنها قابل اجرا هستند و میتوان آنها را به سرعت عملی کرد.
مثال:
Their proposals are enactable and can be put into action quickly.
معنی فارسی کلمه enactable
:
قابل اجرا، اشاره به قوانینی یا پیشنهاداتی که به راحتی قابل به کارگیری هستند.