معنی فارسی enactive
B2فعّال، مرتبط با عملیاتی که به صورت دستورزی یا تجربه عینی انجام میشوند، در یادگیری و آموزش مورد استفاده قرار میگیرد.
Relating to or denoting a process of learning that occurs through action and direct experiences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یادگیری یک فرآیند فعّال است که شامل تجربه عملی میباشد.
مثال:
Learning is an enactive process that involves hands-on experience.
معنی(example):
روش فعّال او به دانشآموزان کمک میکند تا بیشتر درگیر شوند.
مثال:
His enactive approach helps students engage more fully.
معنی فارسی کلمه enactive
:
فعّال، مرتبط با عملیاتی که به صورت دستورزی یا تجربه عینی انجام میشوند، در یادگیری و آموزش مورد استفاده قرار میگیرد.