معنی فارسی enactor
B1مجری، کسی یا چیزی که یک طرح یا برنامه را به مرحله اجرا میگذارد.
A person who performs or carries out an action, often in a specific context.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مجری طرح برای انجام اقدامات لازم بود.
مثال:
An enactor of the plan was required to carry out the actions.
معنی(example):
هر مجری در دستیابی به موفقیت نقش حیاتی دارد.
مثال:
Every enactor plays a crucial role in achieving success.
معنی فارسی کلمه enactor
:
مجری، کسی یا چیزی که یک طرح یا برنامه را به مرحله اجرا میگذارد.