معنی فارسی enchondrosis
B1اختلال یا بیماری در رشد غضروف که ممکن است بر استخوانها تأثیر بگذارد.
A disorder involving the abnormal development of cartilage.
- NOUN
example
معنی(example):
انچوندروسس میتواند بهدلیل اختلال در فرایند توسعه غضروف باشد.
مثال:
Enchondrosis can result from a disturbance in the cartilage development process.
معنی(example):
این وضعیت که به عنوان انچوندروسس شناخته میشود، میتواند عملکرد مفصل را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
This condition, known as enchondrosis, can affect joint function.
معنی فارسی کلمه enchondrosis
:
اختلال یا بیماری در رشد غضروف که ممکن است بر استخوانها تأثیر بگذارد.