معنی فارسی enclitical
B2کلمهای که برای تأکید به کلمه قبلی وابسته است.
A word that is pronounced with little or no emphasis and cannot stand alone.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک کلمهی مشتق شده به کلمهی قبلی برای تأکید خود وابسته است.
مثال:
An enclitical word depends on the preceding word for its stress.
معنی(example):
اشکال مشتق شده در صحبتهای غیررسمی رایج هستند.
مثال:
Enclitical forms are common in casual speech.
معنی فارسی کلمه enclitical
:
کلمهای که برای تأکید به کلمه قبلی وابسته است.