معنی فارسی encloak

B1

پوشاندن به شدت، به نوعی که باعث شود چیزی دیده نشود.

To cover or conceal completely.

example
معنی(example):

پوشاندن خود به معنای پوشاندن به طور کامل است.

مثال:

To encloak oneself means to cover completely.

معنی(example):

جادوگر به نظر می‌رسید که راز حقه‌هایش را پوشانده است.

مثال:

The magician seemed to encloak the secret of his tricks.

معنی فارسی کلمه encloak

: معنی encloak به فارسی

پوشاندن به شدت، به نوعی که باعث شود چیزی دیده نشود.