معنی فارسی enfeoff

B1 /ɛnˈfɛf/

درقرون‌وسطی، به عمل اعطای زمین به یک نایب یا شوالیه اطلاق می‌شود که در آن نایب باید به عنوان یک وفادار به شخص اعطا کننده خدمت کند.

To grant someone land and title in return for loyalty and service.

verb
معنی(verb):

To transfer a fief to, to endow with a fief; to put (a person) in legal possession of a freehold interest.

معنی(verb):

To give up completely; to surrender, to yield.

example
معنی(example):

شاه تصمیم گرفت که به شوالیه‌های وفادار خود زمین‌هایی اعطا کند.

مثال:

The king decided to enfeoff his loyal knights with lands.

معنی(example):

در دوران قرون وسطی، بسیاری از لردها به تابعان خود زمین اعطا می‌کردند.

مثال:

In medieval times, many lords would enfeoff their vassals.

معنی فارسی کلمه enfeoff

: معنی enfeoff به فارسی

درقرون‌وسطی، به عمل اعطای زمین به یک نایب یا شوالیه اطلاق می‌شود که در آن نایب باید به عنوان یک وفادار به شخص اعطا کننده خدمت کند.