معنی فارسی enflame
B2شعلهور کردن، به معنای به وجود آوردن احساسات شدید و احساسی در افراد.
To provoke or intensify strong feelings or emotions.
- VERB
example
معنی(example):
سخنرانی به منظور تحریک احساسات جمعیت انجام شد.
مثال:
The speech was meant to enflame the passions of the crowd.
معنی(example):
کار هنرمند به هدف تحریک تخیل تماشاگران انجام میشود.
مثال:
The artist's work aims to enflame the audience's imagination.
معنی فارسی کلمه enflame
:
شعلهور کردن، به معنای به وجود آوردن احساسات شدید و احساسی در افراد.