معنی فارسی enfoldings
B2فرایند یا نتیجه پوشاندن چیزی به صورت لایهای یا جمعکردن.
The act or process of wrapping or covering something.
- NOUN
example
معنی(example):
پوششهای پارچه یک چیدمان زیبا ایجاد میکند.
مثال:
The enfoldings of the fabric create a beautiful drape.
معنی(example):
پوششها در طبیعت را میتوان در نحوه رشد درختان مشاهده کرد.
مثال:
The enfoldings in nature can be seen in the way trees grow.
معنی فارسی کلمه enfoldings
:
فرایند یا نتیجه پوشاندن چیزی به صورت لایهای یا جمعکردن.