معنی فارسی enfollow

B1

دنبال کردن یا پیروی کردن از چیزی به صورت پیوسته.

To follow up or continue in a sequence.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت در طول پیاده‌روی به مسیر اصلی پیروی کند.

مثال:

He decided to enfollow the main trail during the hike.

معنی(example):

در رقص، هر قدم باید به دقت دنبال قدم قبلی باشد.

مثال:

In the dance, each step must enfollow the previous one precisely.

معنی فارسی کلمه enfollow

: معنی enfollow به فارسی

دنبال کردن یا پیروی کردن از چیزی به صورت پیوسته.