معنی فارسی enfroward

C1

نگرش ناپسند و معاندانه که مانع پیشرفت می‌شود.

Exhibiting unwillingness to be agreeable or cooperative.

example
معنی(example):

او نگرش بدی به ایده‌های جدید دارد.

مثال:

He has an enfroward attitude towards new ideas.

معنی(example):

بودن با این نگرش می‌تواند به پیشرفت تیم آسیب بزند.

مثال:

Being enfroward can hinder team progress.

معنی فارسی کلمه enfroward

: معنی enfroward به فارسی

نگرش ناپسند و معاندانه که مانع پیشرفت می‌شود.