معنی فارسی english bluebell
B2گونهای از بلوبل که به عنوان نماد ملی در انگلستان شناخته میشود و در زیستگاههای طبیعی خود میروید.
A species of bluebell native to the British Isles, known for its drooping flowers in clusters.
- NOUN
example
معنی(example):
بلوبل انگلیسی در برخی مناطق منظره نادری است.
مثال:
The English bluebell is a rare sight in some areas.
معنی(example):
باغها معمولاً برای زیبایی خود بلوبل انگلیسی را به نمایش میگذارند.
مثال:
Gardens often feature the English bluebell for its beauty.
معنی فارسی کلمه english bluebell
:
گونهای از بلوبل که به عنوان نماد ملی در انگلستان شناخته میشود و در زیستگاههای طبیعی خود میروید.