معنی فارسی enharbour

B1

پناه دادن، پناهگاه دادن به کسی.

To shelter or host someone, especially those in need.

example
معنی(example):

دولت قصد دارد از پناهجویان در برابر درگیری حمایت کند.

مثال:

The government plans to enharbour refugees from the conflict.

معنی(example):

این شهر هنرمندان را از سراسر جهان پناه می‌دهد.

مثال:

This city will enharbour artists from around the world.

معنی فارسی کلمه enharbour

: معنی enharbour به فارسی

پناه دادن، پناهگاه دادن به کسی.