معنی فارسی enharmonically

C2

به شکل انهمونیکال، به نت‌ها یا آکوردهایی اشاره دارد که به طور متفاوتی نوشته شده‌اند اما به یک شکل اجرا می‌شوند.

In a manner related to the concept of enharmony.

example
معنی(example):

این دو مقیاس به طور انهمونیکال معادل‌اند به این معنی که صدای یکسانی دارند.

مثال:

The two scales are enharmonically equivalent, meaning they sound the same.

معنی(example):

او آکوردهای انهمونیکال تنظیم شده را روی پیانو نواخت.

مثال:

He played the enharmonically adjusted chords on the piano.

معنی فارسی کلمه enharmonically

: معنی enharmonically به فارسی

به شکل انهمونیکال، به نت‌ها یا آکوردهایی اشاره دارد که به طور متفاوتی نوشته شده‌اند اما به یک شکل اجرا می‌شوند.