معنی فارسی enisling

B1

گشت و گذار به معنای سفر یا حرکت در اطراف یک منطقه یا محیط به صورت آرام و دلپذیر است.

The act of wandering or meandering pleasantly around a place.

verb
معنی(verb):

To make into an island.

معنی(verb):

(by extension) To isolate.

example
معنی(example):

آنها روز را در حال گشت و گذار در سواحل گذراندند.

مثال:

They spent the day enisling around the coast.

معنی(example):

گشت و گذار می‌تواند تجربه‌ای جادوئی در طبیعت باشد.

مثال:

Enisling can be a magical experience in nature.

معنی فارسی کلمه enisling

: معنی enisling به فارسی

گشت و گذار به معنای سفر یا حرکت در اطراف یک منطقه یا محیط به صورت آرام و دلپذیر است.