معنی فارسی enmasse
B2بهصورت انبوه به معنای جمعیت بزرگ یا گروهی از افراد که به طور همزمان عمل میکنند یا جایی را ترک میکنند.
In a large group or all together.
- ADVERB
example
معنی(example):
کارگران بهصورت انبوه از کارخانه خارج شدند.
مثال:
The workers left the factory en masse.
معنی(example):
طرفداران بهصورت انبوه برای حمایت از تیم خود جمع شدند.
مثال:
Fans gathered en masse to support their team.
معنی فارسی کلمه enmasse
:
بهصورت انبوه به معنای جمعیت بزرگ یا گروهی از افراد که به طور همزمان عمل میکنند یا جایی را ترک میکنند.