معنی فارسی enragement

B1

Enragement به معنای عمل یا فرایند خشمگین کردن است.

The action or state of being very angry.

example
معنی(example):

تغییرات سیاست منجر به خشم عمومی شد.

مثال:

The policy changes led to public enragement.

معنی(example):

اقدامات او باعث خشم زیادی برای او شد.

مثال:

His actions caused her great enragement.

معنی فارسی کلمه enragement

: معنی enragement به فارسی

Enragement به معنای عمل یا فرایند خشمگین کردن است.