معنی فارسی enravishes

B2

مجذوب کردن، تحت تاثیر قرار دادن، به طور خاص از نظر زیبایی یا جذابیت.

To fill someone with strong feelings of pleasure or delight.

example
معنی(example):

این نقاشی زیبا هر کسی را که آن را ببیند مجذوب می‌کند.

مثال:

The beautiful painting enravishes everyone who sees it.

معنی(example):

اجرای او تماشاگران را مجذوب کرد و آنها را در شگفتی گذاشت.

مثال:

Her performance enravished the audience, leaving them in awe.

معنی فارسی کلمه enravishes

: معنی enravishes به فارسی

مجذوب کردن، تحت تاثیر قرار دادن، به طور خاص از نظر زیبایی یا جذابیت.