معنی فارسی enthusiastly

B1

به‌طور شاد و با علاقه عمل کردن یا صحبت کردن.

In an enthusiastic manner; with great excitement or eagerness.

example
معنی(example):

او با شوق و علاقه درباره کتاب‌های مورد علاقه‌اش صحبت کرد.

مثال:

He spoke enthusiastly about his favorite books.

معنی(example):

او با شور و شوق به بحث درباره تغییرات اقلیمی ملحق شد.

مثال:

She enthusiastly joined the discussion about climate change.

معنی فارسی کلمه enthusiastly

: معنی enthusiastly به فارسی

به‌طور شاد و با علاقه عمل کردن یا صحبت کردن.