معنی فارسی entomolite
B1فسیل یا باقیماندهای از حشرات که در زمین بهطور طبیعی باقی مانده است.
A fossil or geological material that contains traces of insects.
- NOUN
example
معنی(example):
فسیل انتومولیت اطلاعات جدیدی در مورد حشرات باستانی فاش کرد.
مثال:
The entomolite fossil revealed new information about ancient insects.
معنی(example):
پژوهشگران انتومولیت را در لایههای رسوبی پیدا کردند.
مثال:
Researchers found entomolite embedded in the sediment.
معنی فارسی کلمه entomolite
:
فسیل یا باقیماندهای از حشرات که در زمین بهطور طبیعی باقی مانده است.