معنی فارسی enviableness
B2قابل حسادت بودن، اشاره به ویژگیهایی که دیگران آرزو دارند داشته باشند.
The quality of being enviable or desirable.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل حسادت بودن او زمانی که جایزه را دریافت کرد، واضح بود.
مثال:
Her enviableness was evident when she received the award.
معنی(example):
قابل حسادت بودن سبک زندگی آنها بسیاری از طرفداران را جذب کرد.
مثال:
The enviableness of their lifestyle attracted many admirers.
معنی فارسی کلمه enviableness
:
قابل حسادت بودن، اشاره به ویژگیهایی که دیگران آرزو دارند داشته باشند.