معنی فارسی enviably
B2به معنای قابل تحسین و قابل حسادت است و به چیزی اشاره دارد که دیگران آرزو دارند داشته باشند.
Worthy of envy; admirable or desirable.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در مدرسه نمرات قابل تحسین داشت.
مثال:
She had enviably good grades in school.
معنی(example):
کمد لباس قابل تحسین او همه را تحت تاثیر قرار داد.
مثال:
His enviably stylish wardrobe impressed everyone.
معنی فارسی کلمه enviably
:
به معنای قابل تحسین و قابل حسادت است و به چیزی اشاره دارد که دیگران آرزو دارند داشته باشند.