معنی فارسی envolupen
B1احاطه کردن، پوشیدن یا پوشش دادن چیزی به طوری که قابل مشاهده نباشد.
To envelop or wrap something completely.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت بوم را با رنگهای زنده احاطه کند.
مثال:
The artist chose to envolupen the canvas with vibrant colors.
معنی(example):
آنها سعی میکنند ایدههای خود را در استعارهها احاطه کنند.
مثال:
They try to envolupen their ideas in metaphors.
معنی فارسی کلمه envolupen
:
احاطه کردن، پوشیدن یا پوشش دادن چیزی به طوری که قابل مشاهده نباشد.